بی هوا رفتی...

بی هوا رفتی و بی هوا شکستم

بی هوا رفتی،تو کجائی...گریه کردم

تو سفر کردی و دنیام زیر و رو شد

گفته بودی که دیگه برنمیگردم

باورم نمیشه چشمات روبه روم نیست

عزیزم چشمای تو دنیای من بود

با تو من به اوج قصه میرسیدم

قصه ی چشمای تو رویای من بود

بی هوا رفتی و بی هوا بریدی

لحظه لحظه های عمر ما حروم شد

نامتو خوندم و صد دفعه شکستم

چرا آخرش به این تلخی تموم شد...



نظرات شما عزیزان:

Asal
ساعت9:33---4 تير 1390
چند یاد چمن و حسرت پرواز کنم

بشکنم این قفس و بال و پری باز کنم

بس بهار آمد و پروانه و گل مست شدند

من هنوز آرزوی فرصت پرواز کنم
ali bod aziz


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:,ساعت 1:26 توسط Fah| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com